پست شماره هفتم

دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏

اللهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَکاتِ أسْحارِهِ و نوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ و خُذْ بِکُلّ أعْضائی الی اتّباعِ آثارِهِ بِنورِکَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین

خدایا آگاهم نما در این ماه از برکات سحرهایش، و روشن کن در آن دلم را به پرتو انوارش، و بگمار تمام اعضاء و جوارحم را به پیروی کردن آثارش، به نور خودت ای روشنی بخش دل‌های عارفان.

 

سلام وقت بخیر

طاعات و عبادات شما قبول باشه

گرمای هوا بسیار شدید شده و غیر قابل تحمل

از طرفی هم ماه مبارک دهن مارو س...... (با عرض شرمندگی)

دوستان محترم آب و فاضلاب تصمیم گرفتن با قطع کردن نوبتی آب شهری تو صرفه جویی

و مصرف بهینه آب سهیم باشند

از این رو ما 48 ساعت تو این هوا با زبون روزه (گفتن نداره ریا می شه) بدون آب سر کردیم

آخه خدا نشناس 48 ساعت آب یه منطقه رو مگه قطع می کنن آخه اونم ماه رمضون؟

اونوقت اومدم یکم اینورتر از محل خودمون یه خانمی شیلنگ انداخته برگ درختارو شستشو میده

بهش هم میگی آب رو ببند میگه پولشو میدم

بعد بعضی از دوستان تو پست ها قبلی میان بحث می کنن که ما با فرهنگیم

ببخشید غر زدم دلم پر بود یکم

امشب شب قدره امیدوارم اون لحظه که داری کانکت میشی و سفره دلت رو برای معبود خودت

باز می کنی ته ته همه آرزو های قشنگت یه نمه هم یاد ما کنید جای دوری نمیره.

التماس دعا.

پست شماره 6

در روز ششم ماه مبارک می خوانیم :

بسم الله الرحمن الرحیم

اَللّهُمَّ لا تَخْذُلْنی فیهِ لِتَعَرُّضِ مَعْصِیَتِکَ وَ لا تَضْرِبْنی بِسِیاطِ نَقِمَتِکَ وَ زَحْزِحْنی فیهِ مِنْ مُوجِباتِ سَخَطِکَ بِمَنِّکَ وَ اَیادیکَ یا مُنْتَهی رَغْبَةِ الرّاغِبینَ

خدایا در این ماه به خاطر دست زدن به نافرمانیت خوارم مساز و تازیانه‌های عذابت را بر من مزن و از موجبات خشم و غضبت دور گردان، بحق احسان و نعمت‌های (بیشمار) تو به خلق، ای منتهای آرزوی مشتاقان.

دروود بر شما

امید وارم نماز و روزه همه شما دوستان عزیز مورد قبول درگاه حق قرار گرفته باشه

این پست من درباره اعتماد و بی اعتمادیه

میگن زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.


ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد : مواظب باش ، مواظب باش ،

 یه کم بیشتر کره توش بریز....


وای خدای من ، خیلی زیاد درست کردی ...


حالا برش گردون ... زود باش


باید بیشتر کره بریزی ... وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم ؟؟ دارن می‌سوزن مواظب باش ،

 گفتم مواظب باش ! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمی‌کنی ... هیچ وقت!

! برشون گردون  ! زود باش ! دیوونه شدی ؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی ؟؟؟ یادت رفته بهشون

 نمک بزنی ... 

نمک بزن ... نمک ...


زن به او زل زده و ناگهان گفت : خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده ؟! فکر می‌کنی

 من بلد نیستم یه تخم  مرغ ساده درست کنم؟


شوهر به آرامی گفت :

 فقط می‌خواستم بدونی وقتی دارم رانندگی می‌کنم، چه بلائی سر من میاری.

پس :
به او اعتماد کن ، وقتی تردیدهای تیره به تو هجوم می آورند


به او اعتماد کن ، وقتی که نیرویت کم است


به او اعتماد کن ، زیرا وقتی به سادگی به او اعتماد کنی


اعتمادت بزرگترین سرمایه توست    


بعد نوشت :

دیشب مامانم بهم گفت می خوای سحر صدات کنم

منم خیلی خونسرد بهش گفتم نه مامان همون مجید خوبه :)


پست شماره 5

در دعای روز دوم ماه مبارک رمضان می‌خوانیم: 
  اللَّهُمَّ قَرِّبْنِی فِیهِ إِلَی مَرْضَاتِکَ   وَجَنِّبْنِی فِیهِ مِنْ سَخَطِکَ    وَنَقِمَاتِکَ‏ وَوَفِّقْنِی فِیِه لِقِرَاءَةِ آیَاتِکَ 

   بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِین‏


خدایا! مرا در این روز به رضا و خشنودیت نزدیک ساز 

و از خشم و غضبت دور کن   و بر قرائت آیات قرآنت موفق گردان، 

به حق رحمتت ای مهربانترین مهربانان عالم!

به نام حق

یک روز  از ماه رمضان گذشت

به سختی

 ریا نشه یه وقت  اما خیلی طولانی و طاقت فرسا بود مخصوصاً دقایق آخر  

آدم های سطح شهر هنوز براشون جا نیفتاده بود که ماه رمضان شده

نمی دونم هر سال اعتقاد مردم بیشتر میشه یا کمتر  اما

فقط بگم که خیلی سخته تو این هوای گرم روزه گرفتن

ترافیک تهران هم یکی از ارکان خوردن روزه می تونه باشه

مناجات مجید :

 چه لذت بخشه  وقتی با خلوص نیت سر سفره افطار می شینی و مناجات می کنی با خدای خودت

از روزی گذشت براش می گی از کار های خوبی که انجام دادی

امیدوارم همه با افتخار سر سفره بنشینید و مارو از دعای خیر  محروم نکنید

آمین


پست شماره 4

در دعای روز اول ماه رمضان می خوانیم: "اللهمَّ اجعل صِیامی فیهِ صِیامَ الصائِمین، وَ قِیامی فیهِ قِیامَ القائِمین، وَ نَبِّهنی فیهِ عَن نَومَةِ الغافِلین، وَ هَب لی جُرمی فیهِ یا اِلهَ العالَمین، وَاعفُ عَنّی یا عافِیاً عَنِ المُجرِمی".

"خداوندا ! روزه‌ام را در این ماه روزه روزه داران قرار ده و شب زنده داری‌ام را شب زنده داری شب زنده داران و بیدارم کن در آن از خواب بی خبران و ببخش گناهم را در آن ای معبود جهانیان و از من درگذر، ای در گذرنده از گنهکاران".

سلام

حلول ماه مبارک رمضان رو تبریک عرض می کنم خدمت همه دوستان امیدوارم

که طاعات و عبادات شما مورد قبول واقع بشه

از امروز بمدت 30 روز سعی می کنم که آپ کنم

ماه رمضان همیشه یادآور خاطرات بیشماریه که هر کس از کودکی تا حال با

اون خاطرات زندگی کرده خاطرات سحر بیدار شدن ها و شیطنت های کودکی،

روزه کله گنجشکی گرفتن و سر سفره افطار نشستن، آوای ربنا شنیدن

و جایزه گرفتن از پدر و مادر بخاطر روزه گرفتنامون و خیلی مواقع یواشکی

سر یخچال رفتن و یه دل سیر از عزا درآوردن امیدوارم که قابل باشیم این

یک ماه رو سربلند به پایان برسونیم.

خداوندا : همیشه شنیده بودم که یاد تو آرام کننده دلهاست اما هیچ وقت

لمسش نکرده بودم اما وقتی تکبیرۀالحرام دلم سوی تو به صدا درآمد تما م

مشکلات و مشغله زندگی پشت سرم قامت بستن و بهمراه من رکوع و سجده

در برابر تو را تجربه می کردن تا هرگز آنها را حس نکنم.

خدا وندا: یاد تو همچون تلألو نوری بر دلم تابید تا به روشنی وجودت آگاه شوم

خداوندا: تو مهربانترین مهربانانی

پ ن 1 : شرکت زحمت کشید 150 تومن بجای ارزاق ماه رمضان داد.

پ ن 2 : هرکس بد ما به خلق گوید ما سینه او نمی خراشیم

                       ما خوب او به خلق گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم

 

پست شماره 3

دروود بر مخاطبین گل و دوستان جدید خودم و البته دوستان قدیمی تر

که هنوز هم منت بر وبلاگ من می ذارن و در خدمتشون هستم.

عاقا جونم براتون بگه همشهریان تهرانی ما در جریان هستن که شهردار

محترم تهران چقدر زحمت کشیدن تو این چند سال اخیر و چه پروژه هایی رو

افتتاح کردن حالا دو تا بحث وجود داره:


           پروژه ها از زمان مدیران قبلی وجود داشته و ایشون به اتمام رسوندن

           ایشون خودشون با تدبیر و تفکر و خلاقیت این پروژه هارو پیاده سازی

کردن.

       البته تقریباً برای اکثریت روشنه که دلیل اصلی این همه فعالیت

      و  افتتاح تا قبل از انتخابات چی بوده

       بگذریم اما همه این موارد باعث شد تا شهری زیبا داشته باشیم

      امکانات تفریحی خوبی هم برای مردم برنامه ریزی کردن پارکهای بسیار

      زیبا ، برنامه های شبانه موسیقی زنده و برنامه برای بچه ها

     یکی از این پروژه ها که تاثیر مستقیمی تو هوای غرب تهران داشته

     دریاچه شهدای خلیج فارس (چیتگر) که پیشنهاد می کنم حتماً یه سر

     بهش بزنید


   البته از بوستان های بزرگ شهر هم میتونم از بوستان نهج البلاغه براتون

   بگم که به واقع بهشت تهران میشه بهش گفت دارای دو فاز بزرگ و

   بسیار زیبا که از اتوبان حکیم تا نیایش ادامه داره پیشنهاد می کنم شب

   ها از این پارک دیدن کنید تا از نورپردازی زیبای پارک لذت ببرید


    شهردارانی که به مردم تهران خدمت کردن همیشه دربک گراند ذهن

    مردم به نیکی ازشون یاد میشه مانند آقای ک ر ب ا س چ ی که به نظر

    من بزرگ ترین خدمت رو تو کم کردن ترافیک شهری کردن

    و همین آقای قالیباف

     دوست نداشتم این پست من رنگ و بوی س ی ا س ت داشته باشه

    واسه همین زیاد وارد جزئیات نشدم خواهش می کنم کامنتایی که

     میذارین از فی لتر گذشته باشه در غیر اینصورت از تأیید کردن کامنت

     معذورم پیشاپیش عذر خواهی میکنم

      پ ن 1 : از همه دوستانی که کامنت می ذارن ممنونم و از همگی عذر

      می خوام که دیر کامنتاتونو جواب دادم.

      پ ن 2: دوستانی که تشریف میارن قدمشون روی چشم اما برای

       تبادل لینک اجازه بدین مدتی بگذره و بیشتر با وبلاگ های هم آشنا

        بشیم بعد تبادل لینک.

       پ ن 3: برادر یارو پشت در اتاق عمل بود پرستار صدا می زنه : همراه

       مریض ... طرف می گه : ....0912138 خخخخ

پست شماره 2

سلام ، وقت بخیر

با گرم شدن هوا امسال هم مثل سالهای قبل لباسهای تابستونی و 

خنک تر راهی بازار شده

برای آقایون که مشکلاتشون کمتره و معمولاً سوژه نمیشن

اما خانومها که مجبورن گرمارو با گونی (شال ، روسری) روی سر گذاشتن

 تحمل کنن خیلی سخته خداییش

بعضیا تحمل می کنن و بعضی دلو میزنن به دریا و از لباس های تابستونی

 تر استفاده می کنن

که به نظر شخصی من زیاد هم نباید مشکل ساز بشه

اما این فصل برای عده ای ارازل که دنبال فرصت می گردن تا دیدی به عقده ها

 و نداشته های زندگیشون بندازن فرصت مناسبیه تا حسابی

چشم هیز خودشونو سیر کنن

لامصب سیر هم نمیشن دیروز چند دقیقه ای رو تو پارک محل

 روی نمیکت نشستم

4 تا پسر جوون هم با فاصله 15 متر اونطرف تر از من نشسته بودن

از اونجایی که اون منطقه پر رفت و آمد بود هر کی رد می شد از برکات 

و الفاظ گوهر بار این دوستان در امان نمی ماند


دیگه داشتم عصبی میشدم که تلفنم زنگ خورد و کاری پیش اومد و رفتم

پیش خودم گفتم چرا باید زنان تو جامعه ما امنیت کافی نداشته باشن

چرا بعضی از آقایون این همه هوای نفسشون غیر قابل کنترله

تازه ما اسممون مسلمونه

 

پوشش زنها كه بر بالاي باسن مي رود

در خيابان چشم مردان در پي زن مي رود

مي شود اين ديده و نفس بشر آهن ربا

چون به قانون طبيعت سوي آهن مي رود

بود در عهد گذشته پوششي بر مردمان

رفته رفته چادر و شلوار و دامن مي رود

آنچنان از ديده ها شهوت ز مردم ديده ام

مي كنم تشبيه سنگي كز فلاخن مي رود

دست كم بايد نگيريم اين هواي نفس را

آتشي ماند كه تابستان به خرمن مي رود

خلقت ما بود ياران باعث فخر خدا

ما چه ها كرديم حال اين فخر از تن مي رود

بس گنه كرديم ما نور خدا از دل برفت

تيرگي گر غالب آيد مهر روشن مي رود

ای که افسار هوایت نیست اندر دست خویش

نیست هرزه هر کسی که توی برزن می رود

عقده اي بار آمديم از بس به پستو مانده ايم

پس گناه اكثر مردم ز گردن مي رود

با امیدی که تمام دیده ها گردند پاک

شاهدش باشیم زن در کوچه ایمن می رود

شروع دوباره


سلام

دوباره اومدم

اما با یه تفکر جدید

با یه دیدگاه جدید تر و با یک پشتکار قوی تر

اینجا همه چیز پاک شده

خاطرات 5 سال نوشتن

5 سال خندیدن و گریستن

5 سال نالیدن در باره همه مسائلی که موجب نالیدن میشه

شعر

آهنگ

ترانه

رپ

و پاپ

شاید خیلی سخت باشه حدود 300 پست که برای هر کدومشون تلاش کرده باشی رو

تو20 ثانیه پاک کنی

اما من کردم این کارو

چون می خوام دوباره بنویسم

تا دشمن شاد کن نباشم

هر کس دوست داشت با ما باشه بسم ا...

هرکس هم دوست نداشت یا علی

اما من دوست دارم همه باشن تا دوباره روز های خوب گذشته تکرار بشه

از سکوت و تاریکی خسته شدم

از این به بعد هستم با وبلاگی که پیشینه نداره و از صفر شروع می کنه

من یک تازه کارم پس کمکم کنید